جمله پند آموز
پی ان یو
یو (به انگلیسی: Io)، در اسطورههای یونان دختر ایناخوس و ملیا است.
اساطیر یونان باستان
یو
یونانی: ˈiːoʊ
فرانسوی: یو
جنسیت: مؤنث
پدر: ایناخوس
مادر: ملیا
موضوعهای اساطیر یونان باستان
آ ا ب پ ت ج چ خ د ر ز ژ س
ش ف ک گ ل م ن و ه ی
زئوس عاشق اوشد. هرا به این علاقه پی برد، زئوس او را تبدیل به گاوی سفید تبدیل کرد. هرا آگاه شد و آرگوس صد چشم را به نگهبانی او گماشت زئوس به دست هرمس آرگوس را از پا درآورد و سپس هرا خرمگسی را مامور آزار یو کرد و خرمگس وی را همه جا دنبال میکرد تا آنکه او به رود نیل رسید و در آنجا شکل انسانی خود را بازیافت و آنجا پسری برای زئوس به دنیا آورد.
وی به پرسیوس (پسر زمینی زئوس) کمک کرد تا کراکن (غول عظیمی که در زیر زمین محبوس شده بود و برای نابودی شهر آرگوس دوباره سر از زمین برآورده بود) را نابود کند. در فیلم Clash of the titans، گفته شده که یو، دچار نفرین خدایان بود که باعث میشد هیچ گاه سنش بالا نرود و به این ترتیب تمام بستگان خود را دید که می مردند. شخصیت او، دختری با نمک، با لبهای شیرین که با حالت خاصی حرف میزد، همچنین دختری آگاه و روشن ضمیر و نجیب بود که حاضر نشد با خدایان نزدیکی کند. در نهایت گفته میشود با پرسیوس ازدواج کرد، ولی برخی میگویند زئوس به او تجاوز کرد و از او پسردار شد.
یو (به انگلیسی: Io)، در اسطورههای یونان دختر ایناخوس و ملیا است.
اساطیر یونان باستان
یو
یونانی: ˈiːoʊ
فرانسوی: یو
جنسیت: مؤنث
پدر: ایناخوس
مادر: ملیا
موضوعهای اساطیر یونان باستان
آ ا ب پ ت ج چ خ د ر ز ژ س
ش ف ک گ ل م ن و ه ی
زئوس عاشق اوشد. هرا به این علاقه پی برد، زئوس او را تبدیل به گاوی سفید تبدیل کرد. هرا آگاه شد و آرگوس صد چشم را به نگهبانی او گماشت زئوس به دست هرمس آرگوس را از پا درآورد و سپس هرا خرمگسی را مامور آزار یو کرد و خرمگس وی را همه جا دنبال میکرد تا آنکه او به رود نیل رسید و در آنجا شکل انسانی خود را بازیافت و آنجا پسری برای زئوس به دنیا آورد.
وی به پرسیوس (پسر زمینی زئوس) کمک کرد تا کراکن (غول عظیمی که در زیر زمین محبوس شده بود و برای نابودی شهر آرگوس دوباره سر از زمین برآورده بود) را نابود کند. در فیلم Clash of the titans، گفته شده که یو، دچار نفرین خدایان بود که باعث میشد هیچ گاه سنش بالا نرود و به این ترتیب تمام بستگان خود را دید که می مردند. شخصیت او، دختری با نمک، با لبهای شیرین که با حالت خاصی حرف میزد، همچنین دختری آگاه و روشن ضمیر و نجیب بود که حاضر نشد با خدایان نزدیکی کند. در نهایت گفته میشود با پرسیوس ازدواج کرد، ولی برخی میگویند زئوس به او تجاوز کرد و از او پسردار شد.
اساطیر یونان باستان
یو
یونانی: ˈiːoʊ
فرانسوی: یو
جنسیت: مؤنث
پدر: ایناخوس
مادر: ملیا
موضوعهای اساطیر یونان باستان
آ ا ب پ ت ج چ خ د ر ز ژ س
ش ف ک گ ل م ن و ه ی
زئوس عاشق اوشد. هرا به این علاقه پی برد، زئوس او را تبدیل به گاوی سفید تبدیل کرد. هرا آگاه شد و آرگوس صد چشم را به نگهبانی او گماشت زئوس به دست هرمس آرگوس را از پا درآورد و سپس هرا خرمگسی را مامور آزار یو کرد و خرمگس وی را همه جا دنبال میکرد تا آنکه او به رود نیل رسید و در آنجا شکل انسانی خود را بازیافت و آنجا پسری برای زئوس به دنیا آورد.
وی به پرسیوس (پسر زمینی زئوس) کمک کرد تا کراکن (غول عظیمی که در زیر زمین محبوس شده بود و برای نابودی شهر آرگوس دوباره سر از زمین برآورده بود) را نابود کند. در فیلم Clash of the titans، گفته شده که یو، دچار نفرین خدایان بود که باعث میشد هیچ گاه سنش بالا نرود و به این ترتیب تمام بستگان خود را دید که می مردند. شخصیت او، دختری با نمک، با لبهای شیرین که با حالت خاصی حرف میزد، همچنین دختری آگاه و روشن ضمیر و نجیب بود که حاضر نشد با خدایان نزدیکی کند. در نهایت گفته میشود با پرسیوس ازدواج کرد، ولی برخی میگویند زئوس به او تجاوز کرد و از او پسردار شد.
یو (به انگلیسی: Io)، در اسطورههای یونان دختر ایناخوس و ملیا است.
اساطیر یونان باستان
یو
یونانی: ˈiːoʊ
فرانسوی: یو
جنسیت: مؤنث
پدر: ایناخوس
مادر: ملیا
موضوعهای اساطیر یونان باستان
آ ا ب پ ت ج چ خ د ر ز ژ س
ش ف ک گ ل م ن و ه ی
زئوس عاشق اوشد. هرا به این علاقه پی برد، زئوس او را تبدیل به گاوی سفید تبدیل کرد. هرا آگاه شد و آرگوس صد چشم را به نگهبانی او گماشت زئوس به دست هرمس آرگوس را از پا درآورد و سپس هرا خرمگسی را مامور آزار یو کرد و خرمگس وی را همه جا دنبال میکرد تا آنکه او به رود نیل رسید و در آنجا شکل انسانی خود را بازیافت و آنجا پسری برای زئوس به دنیا آورد.
وی به پرسیوس (پسر زمینی زئوس) کمک کرد تا کراکن (غول عظیمی که در زیر زمین محبوس شده بود و برای نابودی شهر آرگوس دوباره سر از زمین برآورده بود) را نابود کند. در فیلم Clash of the titans، گفته شده که یو، دچار نفرین خدایان بود که باعث میشد هیچ گاه سنش بالا نرود و به این ترتیب تمام بستگان خود را دید که می مردند. شخصیت او، دختری با نمک، با لبهای شیرین که با حالت خاصی حرف میزد، همچنین دختری آگاه و روشن ضمیر و نجیب بود که حاضر نشد با خدایان نزدیکی کند. در نهایت گفته میشود با پرسیوس ازدواج کرد، ولی برخی میگویند زئوس به او تجاوز کرد و از او پسردار شد.